مهدی جونمهدی جون، تا این لحظه: 4 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

دلنوشته های مامانی

بدون شرح

1397/11/16 16:03
نویسنده : مامانی
271 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم میدونی چند وقتی هست میرم وبلاگ نی نی های دیگه و خاطرات اونا رو میخونم ببینم چیکار میکنن یا مامانی های دیگه چی مینویسن خیلی دلم میخاد تو باشی و منم خاطراتت را بنویسم . خلاصه که منتظرت هستم و اصلا باورم نمیشه که تا این حد بی صبرانه منتظرم تا وجودت را حس کنم .کم مونده زنگ بزنک دکتر و وقت بگیرم که هفته بعد باید بریم واقعا تا یه سری مکمل و ویتامین بده . تازه خیلی تلاش کردم وزنم شده 52 . با اون مکمل ها و ویتامین ها هم شاید بشه 53 یا 54 خلاصه . 11 بهمن برای باباجونی منظورن بابای من هست تولد گرفتیم سوپرایزش کردیم اصلا نمیدونست که تولدش هس و وقتی اومد خونه ما اگر بهش نمیگفتیم که تولدت هس بازم نمیفهمید 😆 خلاصه که حسابی سورپرایز شد انشاالله تولد شما . تولد بابا محمد هم اسفند ماهه که از الان دارم تدارکش را میبینم .

واییییییی نمیدونی یه خاله داری اسمش محدثه هست فقط یه دونه خاله داری . اونروز رفته یه دونه کلاه و دستکش و جوراب خریده برای شما . حالا فکر کن ما نمیدونیم دختری پسری ولی اون خریده آورده پسرونه هم خریده 😍خلاصه خدا به خیر کنه محدثه اس دیگه از این شیطونی ها داره . نازی نازی .

منم که هرروز میرم توی سایتهای مختلف لباسهای نی نی میبینم و عکس سیسمونی و تخت و کالکسه و همه اش میگردم تا مدلهای مختلف را ببینم . امیدوارم همه چی خوب و عالی باشه . به سلامتی انشاالله .

پسندها (5)

نظرات (2)

شادی زندگیشادی زندگی
21 بهمن 97 13:45
بسلامتی ایشالله دامنت سبز شه🌹
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
6 اسفند 97 17:56
عزيزم چه قدر حس قشنگي داري حتما يه مامان بي نظير مي شي
مامانی
پاسخ
وای آبجی گلم . مرسی از خوبی خودتون هست شما خودتون نمونه ای