اولین خرید برای عزیز دلم
سلام عزیزم
خیلی وقت بود با محمد جون نرفته بودیم جایی . تصمیم گرفتیم با هم بریم یه گشتی بزنیم همین شد که جمعه پیشنهاد دادم بریم مهاباد . درسته چند ساعتی راه بود ولی خب با هم که باشیم خوش میگذره . خلاصه دور بر 11 رسیدیم و رفتیم بازار و پاساژ و منم که دلم وا رفته بود برای پتوهای بچه گانه ولی خب ما نمیدونیم که شما دختری یا پسر . برای همین نه تونستم رنگ صورتی بخرم نه آبی. قرمزخریدم که برای هردو میشه استفاده کرد.
حالا این وسط بابای آینده محمد جون میگفت عجب نیومده پتوشو گرفتی چه مامانی هستی تو جوجو کوچولو ببین بچه به دنیا بیاد چیکار میکنی تو . نازییییییییییییی نازی .
خلاصه که خیلی خوش گذشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی